اندر تاملات یک کرگدن خسته



الحمدلله الذی جعلنا من الدیدار چشمهایش، لمس دستهایش و بوسیدن لب هایش

الحمدلله الذی جعلنا من النبود دوریش، اندوه نبودنش، غم نگشودنش

الحمدلله الذی جعلنا من العدوو حسودانش، ذوق زندگان آغوشش، فداییان خنده های بی پایانش.


عشق اونیه که اون کسی رو که دوستش داری هرکجایی که هست، با هر کسی که هست، تحت هر شرایطی حالش خوب باشه.

عشق اونیه که حاضر باشی که چهارقدم بری عقب که فقط اون حالش خوب باشه.


گفتم شکسته خرده تر از خودم به دهر نیست

دستی به زلف برد که این را ندیده ای

محمد سهرابی


پ.ن: بخشی از متن از دوست عزیزم محمدامین چیتگران» هستش.


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها